شماره ۱۱۱۸ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۷ ارديبهشت
صفحه را ببند
جایگاه‌ مدیریت‌ شهری‌ در نظام‌ برنامه‌ریزی‌ 

تعاریف‌ متعددی‌ از مدیریت‌ شهری‌ ارایه شده‌ و هرکدام‌ از این‌ تعاریف‌ بیان‌کننده‌ نگرشی‌ نظام‌مند به‌ مقوله‌ مدیریت‌ شهری‌ است: مدیریت‌ شهری‌ عبارت‌‌ از اداره‌ امور شهر به‌منظور ارتقای مدیریت‌ پایدار مناطق‌ شهری‌ در سطح‌ محلی‌ با درنظرداشتن و تبعیت‌ از اهداف‌ سیاست‌های ملی، اقتصادی‌ و اجتماعی‌ کشور است یا مدیریت‌ شهری‌ عبارت‌  از یک‌ سازمان‌ گسترده، متشکل‌ از عناصر و اجزای رسمی‌ و غیررسمی‌ موثر و ذیربط در ابعاد مختلف‌ اجتماعی، اقتصادی‌ و کالبدی‌ حیات‌ شهری‌ با هدف‌ اداره، کنترل‌ و هدایت‌ توسعه‌ همه‌‌جانبه و پایدار شهر مربوطه‌ است .بر این‌ اساس، کارآیی‌ مدیریت‌ شهری‌ وابستگی‌ مشخصی‌ به‌ عوامل‌ زمینه‌ای‌ از قبیل‌ ثبات‌ سیاسی، یکپارچگی‌ اجتماعی‌ و رونق‌ اقتصادی‌ و نیز عوامل‌ دیگری‌ از قبیل‌ مهارت‌ و انگیزه‌های‌ سیاستمداران‌ و اشخاص‌ استفاده‌کننده‌ از این‌ سیاست‌ها دارد. تحت‌ این‌ شرایط‌ چارچوب‌‌ها و ویژگی‌های‌ سازمانی‌ حکومت‌ و مدیریت‌ شهری‌ به‌ویژه‌ نقش‌ اجرایی‌ بخش‌ دولتی‌ و عمومی‌ در آن، تاثیر بسیار تعیین‌کننده‌ای‌ در موفقیت‌ آن‌ ایفا می‌کند.
 سیستم‌ مدیریت‌ شهری‌ بنابر‌ تعریف‌ و به‌لحاظ‌ وظایف‌ عملی‌ خود موظف‌ به‌ برنامه‌ریزی‌ توسعه‌ و عمران‌ شهری‌ و اجرای‌ برنامه‌ها، طرح‌ها و پروژه‌های‌ مربوطه‌ است. انجام‌ این‌ وظایف‌ تعیین‌کننده‌ نوعی‌ هویت‌ برنامه‌ریزی‌ اجرایی‌ برای‌ آن‌ است. درواقع مدیریت‌ شهری‌ در قالب‌ نظام‌ برنامه‌ریزی‌ اقتصادی، اجتماعی‌ و قضائی‌ حاکم‌ بر کشور، اقدام‌ به‌ تهیه‌ برنامه‌های‌ توسعه‌ شهری‌ برای‌ شهر می‌کند و سپس‌ آن‌ برنامه‌ را در چارچوب‌ نظام‌ اداری‌ - اجرایی‌ حاکم به‌ پروژه‌های‌ عملیاتی‌ تبدیل‌ کرده‌ و به‌ مرحله‌ اجرا می‌رساند. بر این‌ اساس‌ وظایف‌ و جایگاه‌ سازمانی‌ و اجرایی‌ مدیریت‌ شهری‌ را می‌توان‌ به ‌شرح‌ زیر تعیین‌ کرد:   
تبیین‌ نقش‌ سیستم‌ مدیریت‌ شهری‌ به‌مثابه‌ یک‌ برنامه‌ریز: این‌ نقش‌ را می‌توان‌ در دو قالب‌ روابط‌ برون‌ و درون‌سیستمی‌ مطالعه‌ کرد، در قالب‌ نخست روابط‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ شهری‌ در ارتباط‌ با نظام‌ عمومی‌ برنامه‌ریزی‌ و سطوح‌ بالاتر برنامه‌ریزی‌ بررسی‌ می‌شود. مهمترین موضوع‌ قابل‌ توجه‌ در این‌ سطوح، ضرورت‌ تامین هماهنگی‌ این‌ سطوح‌ با یکدیگر است. در قالب‌ دوم تهیه‌ برنامه‌های‌ جامع‌ فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی‌ و مالی‌ لازم‌ برای‌ توسعه‌ کارآمد شهر به‌عنوان‌ اصلی‌ترین‌ وظیفه‌ سیستم‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد.
تبیین‌ نقش‌ اداری‌-اجرایی‌ سیستم‌ مدیریت‌ شهری: مدیریت‌ شهری‌ به‌لحاظ‌ اداری‌-اجرایی‌ یک‌ سازمان‌ بسیار گسترده‌ و مشتمل‌ بر عناصر متعدد و متنوع‌ لازم‌ برای‌ اداره‌ امور یک‌ شهر است. هرچند این‌ عناصر طیف‌ عملکرد‌ گسترده‌ای‌ را شامل‌ می‌شوند، اما به‌هرحال‌ عناصر مرکزی‌ و اصلی‌ سازمان‌ شهرداری‌ است‌ که‌ در تمامی‌ عملکردهای‌ تدوین‌‌شده‌ سیستم‌ و به‌ویژه‌ امور اداری‌ و اجرایی‌ دخیل‌ است. درواقع‌ شهرداری‌ از یک‌‌سو، جزو عناصر مهم‌ مدیریت‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ شهر محسوب‌ می‌شود و از طرف‌ دیگر مهمترین عنصر اجرایی‌ سیستم‌ مدیریت‌ شهری‌ است. بر این‌ اساس، باید ضرورتا‌ نگرش‌ درون‌سازمانی‌ مدیریت‌ شهری‌ به‌ سازمان‌های‌ جانبی‌ و فعالیت‌های آنها تعمیم‌ داده‌ شود و شهرداری‌ نهادی‌ مستقل‌ و جدا از دیگر سازمان‌ها که‌ برای‌ حفظ‌ منافع‌ درون‌‌سازمانی‌ به‌ تقابل‌ با آنها برمی‌خیزد، دیده‌ نشود. مدیریت‌ شهری‌ باید بتواند پروژه‌های‌ اجرایی‌ از سوی‌ هر سازمانی‌ را به‌ نفع‌ شهروندان‌ سوق‌ دهد و بدین‌ لحاظ‌ باید‌ با مفاهیم‌ کلی‌ فنی‌ و جاری‌ تمامی‌ دستگاه‌های‌ خدماتی‌ آشنایی‌ حاصل‌ کند. چنین‌ دستگاه‌هایی‌ نظیر آب‌‌وفاضلاب، برق‌ و مخابرات‌ و گاز و... تماس‌ متقابل‌ کمتری‌ دارند، بنابراین مدیریت‌ شهری‌ می‌تواند هماهنگ‌کننده‌ و جهت‌دهنده‌ مناسبی‌ برای‌ این‌ استفاده‌ تلقی‌ شود.
 تبیین‌ نقش‌ اجرایی‌ مدیریت‌ شهری‌ در قالب‌ نظام‌های‌ شهرداری:   در سطح‌ جهان‌ سه‌ نظام‌ شهرداری‌ شناخته‌ شده‌ است. نوع‌ نخست‌ (شورا-شهردار) است‌ که‌ بهترین‌ سیستم‌ شناخته‌‌شده‌ جهانی‌ محسوب‌ می‌شود. در این‌ سیستم‌ مردم‌ شهر، عده‌ای‌ را به‌ نمایندگی‌ شورای‌ شهر انتخاب‌ می‌کنند و سپس‌ شورای‌ مذکور شخص‌ واجد شرایط‌ را به‌عنوان‌ شهردار استخدام‌ کرده‌ و اداره‌ امور شهر را به‌عهده‌ او واگذار می‌کند و برنامه‌ فعالیت‌ها و عملیات‌ شهرداری‌ و منابع‌ درآمد و مصارف‌ آن‌ را تصویب‌ کرده‌ و سپس‌ بر روند عملیات‌ شهرداری‌ نظارت‌ می‌کند. نوع‌ دوم‌ سیستم‌ (شهردار-شورای‌ شهر) است. در این‌ سیستم‌ شهردار و اعضای‌ شورای‌ شهر را جداگانه‌ انتخاب‌ می‌کنند. شهردار ریاست‌ شورای‌ شهر را به‌عهده‌ می‌گیرد و لزوماً دارای‌ تخصص‌ نیست. نوع‌ سوم‌ سیستم‌ (شورایی‌ مطلق) است‌ که‌ اعضای‌ شورا هرکدام‌ مسئول‌ قسمتی‌ از کارهای‌ شهرداری‌ بوده،‌ ضمنا‌ با یکدیگر جلسات‌ مشورتی‌ دارند و درباره‌ تمامی امور با اکثریت‌ آرا اتخاذ تصمیم‌ می‌کنند. در این‌ سیستم، معمولا‌ یکی‌ از اعضای‌ شورا به‌عنوان‌ عضو ارشد برای‌ اداره‌ امور جلسات‌ شورا انتخاب‌ می‌شود و در بعضی‌ از موارد در نقش‌ شهردار و رئیس‌ انجمن‌ شهر انجام ‌وظیفه‌ می‌کند.
  ‌شکل‌ دیگر تقسیم‌بندی‌ مدیریت‌ شهری‌ بدین گونه‌ بیان‌ شده‌ است: مدیریت‌ شهردار با اختیارات‌ کم، شهردار با اختیارات‌ متوسط‌ و شهردار با اختیارات‌ وسیع. در بیشتر کشورهای‌ درحال‌توسعه‌ ازجمله ایران، شهردار اختیارات‌ کمی‌ دارد و معمولا‌ حکومت‌ مرکزی‌ نقش‌ اساسی‌ را در مدیریت‌ شهری‌ دارد و شهر را مانند یکی‌ از ادارات‌ خود یا وزارتخانه‌ تابعه‌ اداره‌ می‌کند و مشارکت‌ مردم‌ در اداره‌ امور شهری‌ به‌ حداقل‌ می‌رسد، درحالی‌که به‌ویژه برای‌ اداره‌ شهرهای‌ بزرگ‌ به‌ شهردار با اختیارات‌ وسیع‌ نیاز است. مدیریت‌ در یک‌ شهر معمولا نباید به‌ محدوده‌ خود شهر ختم‌ شود، بلکه‌ لازم‌ است‌ برای‌ ایجاد تعادل‌ بین‌ میزان‌ نفوذ حکومت‌ مرکزی‌ و شهرداری‌ این‌ مدیریت‌ در یک‌ محدوده‌ وسیع‌تری‌ اعمال‌ شود. در این‌ سیستم، استقلال‌ مالی‌ و اداری‌ سیستم‌ شهر و شهرداری‌ برای‌ مدیریت‌ مطلوب‌ و کارآمد ضروری‌ است.
 منبع:   ماهنامه تدبیر-سال سیزدهم-شماره 120


تعداد بازدید :  344